سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گفتم که بی قرار تو باشم....................

گفتم که بی قرار تو باشم ….ولی نشد

تنها در انتظار تو باشم ….ولی نشد

گفتم به دل که جلب رضایت کند … نکرد

...

گفتم که جان نثار تو باشم ولی نشد

گفتم که میرسی تو و من هم دعا کنم

در دولت تو یار تو باشم ولی نشد

گفتم که تا اجل نرسیده است لحظه ای

در خیمه ات کنار تو باشم ولی نشد

گفتم که خاک پای تو را تاج سر کنم

چون خاک رهگذار تو باشم ولی نشد

گفتم به قدر آه دل دلشکستگان

در روزگار تو باشم ولی نشد

گفتم دعا کنم که بیایی ببینمت

مانند مه زیار تو باشم ولی نشد

گفتم شمیم ماه مبارک که میرسد

در روضه بی قرار تو باشم ….ولی نشد



[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 92/6/22 ] [ 2:24 صبح ] [ yalda ]

نظر

یا امام زمان........

تمام راه ظهور تو با گنه بستم





دروغ گفته ام آقا که منتظر هستم

 



کسی به فکر شما نیست راست می گویم





دعا برای تو بازیست راست می گویم

 



اگرچه شهر برای شما چراغان است





برای کشتن تو نیزه هم فراوان است

 



من از سرودن شعر ظهور می ترسم





دوباره بیعت و بعدش عبور می ترسم

 

 

من از سیاهی شب های تار می گویم





من از خزان شدن این بهار می گویم

 

 

درون سینه ما عشق یخ زده آقا





تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا

 

 

کسی که با تو بماند به جانت آقا نیست





برای آمدن این جمعه هم مهیّا نیست



[ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/6/19 ] [ 3:4 عصر ] [ yalda ]

نظر

کاش...

کاش یه مغاره بود

آدم می رفت

می گفت

بی زحمت یه کم خیال خوش میخوام

ببخشید این خنده های از ته دل چندن ؟

آقا!!!

این آرامشا لحظه ای چند؟

این بی خیالیاکه میپاشن رو زندگی مشتی چند؟

از این روزایی که بی بغضن دارین؟

از این سالای بی رنج  اندازه دل ما دارین؟!

این شادیا دوام دارن؟!

نه.......

کاش یه جایی بود  میشد رفت و بگی آقا یه زندگی میخوام

بی زحمت جنس خوبش.......

 

 

 

 

 

 

 

 



[ یکشنبه 95/5/17 ] [ 12:57 عصر ] [ yalda ]

نظر

حرمت

 

وقتـــــی از یه نفر ⇐ میرنجی⇒

 

     حتـــی  اگه بگــــی? بخـــــشیدیش?

 

          یه چــــیزی  ته ? دلــــت ? می مـــونه

 

         کینه ? نیست....

 

       یه جــــــــای? زخـــــمه ?

 

       یه  چیزی که ? نمیذاره ?

 

    اوضـــــــاع مثل ? قبــــل ? بشــــه. . .

 

       هـــــر چقدر هم که ? ت?ش ? کنــــی

 

       و خودتو بزنی  به اون راه. . .

 

                                           بگی ( نـــه )

 

        بیفایده ست !

 

      یه چیزی  این  وســـــط از  بین رفتـــــه

 

          و جای خــــالیش  تا ? همیشه ? درد  میکنه

 

    یه  چیز سنگین? مثـــــــل 

 

               " حـــــــــرمـــــت "



[ پنج شنبه 95/4/31 ] [ 1:1 عصر ] [ yalda ]

نظر

یک دقیقه سکوت...

یک  دقیقه سکوت:

 به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه باقی ماندند...

 به خاطر امید هایی که به نا امیدی مبدل شدند...

 به خاطر شب هایی که با اندوه سپری کردیم...

 به خاطر قلب هایی که زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم له شد...

 به خاطر چشمانی  که همیشه بارانی ماندند...

 یک  دقیقه سکوت:

 به احترام کسانی که شادی خود را با ناراحت کردنمان به دست آوردند...

 به خاطر صداقت که این روزها فراموش شده است...

 به خاطر محبت که بیشتر از همه مورد خیانت قرار گرفت...

 یک  دقیقه سکوت:

 به خاطر حرف های نگفته...

 برای احساسی  که همواره نادیده گرفته  میشود...!



[ جمعه 94/5/9 ] [ 9:16 عصر ] [ yalda ]

نظر

آنقدر...

آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم ، که نگو 

آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم ، که نگو 

بس که دلتنگ تو ام ، از سر شب تا حالا

آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم ، که نگو

جانِ من حرف بزن!

امر بفرما !

آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو...

کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست

آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو...

 

امشب از کوچه ی دلتنگی من  میگذری؟!

آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو !

جانِ من زود بیا...

آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو !

 



[ پنج شنبه 94/5/1 ] [ 12:36 صبح ] [ yalda ]

نظر

من خــــــــــوشبخــــت ترینم........

من خــــــــــوشبخــــت ترینم ..
چـــون تــــــــو رو دارم ..
تــــــویی که 
حتـــــی فکر کردن بهت 
قلبمـــــو گرم میکـــــنه .....
تـــــو رو با همـــه دنیــا هم عوض نمیکنم ..
هیـــــچوقت اینقــــــدر آرامش نداشتـــم
 محبوب  قلبـــــم ..
دوستــــــت دارم........



[ شنبه 93/5/18 ] [ 11:22 عصر ] [ yalda ]

نظر

پنج شنبه ها که می شود......

پنج شنبه ها که می شود

دلمان می تپد در سینه پردرد

 به امید صبح آدینه می نشینیم

...

 تا شاید بیایی و دیدگان منتظر را نور بخشی

 آخر گفته اند آدینه که بشود می آیی

 کوچه را به انتظار آمدنت جارو می کشیم

 از کنار پنجره انتظار تکان نمی خوریم

 پلک نمی زنیم

 که مبادا بیایی و من نبینمت

 مولایم؛ زودتر بیا

صبرمان تمام شده!



[ یکشنبه 93/4/8 ] [ 4:4 عصر ] [ yalda ]

نظر

می خواهم از تو بنویسم .........

می خواهم از تو بنویسم

برای تو که در تمام لحظاتم وجود داری…


خنده هایم برای توست با تو بودن مرا شاد می کند…


و بی تو بودن مرا گریان…


تو با من هستی در حالی که در کنارم نیستی…

تو با منی چون در قلب منی قلبم را با دنیا عوض نمی کنم…


چون تو در آنی و من تنها تو را دوست دارم…



[ دوشنبه 93/1/18 ] [ 10:25 عصر ] [ yalda ]

نظر

خیالت راحت............

قول داده ام…
گاهـــی
هر از گاهـــی
فانـــوس یادت را
میان این کوچه ها  ی بـی چراغ و بـی چلچلـه، روشـن کنم
خیالـت راحــت! من همان منم
هنوز هم در این شبهای بـی خواب و بـی خاطـــره
میان این کوچـه های تاریک پرسـه میزنم
اما بـه هیچ ستاره‌ی دیگری سلام نخواهـم کرد…
خیالت راحت !



[ جمعه 92/11/11 ] [ 3:57 عصر ] [ yalda ]

نظر

:: مطالب قدیمی‌تر >>

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه